به گزارش سینماپرس، سرودهایی که طی سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای ایام دهه فجر انقلاب اسلامی تولید و عرضه میشود، آثار ماندگاری بودند که در مومنانهترین شکل ممکن اجرا و تبدیل به موزههای همیشه همراهی شد که قطعاً در خیل خاطرات ماندگار مردم این سرزمین فراموش نمیشود. شرایطی که غیر از مواردی بسیار استثنا هنوز شاهد تکرار آن در حوزه سرود و آهنگهای انقلابی نیستیم و با وجود تلاشهای خوبی که در این عرصه صورت گرفته اما هنوز نتوانسته جای خالی این نواهای خاطرهانگیز را پر کند.
اما آنچه به مناسبت فرارسیدن ایام دهه فجر امسال بهانهای برای رجوع دوباره به این مقوله مهم و موثر اجتماعی شد، کندوکاوی دوباره و البته خاطره ساز برای معرفی برخی سرودها و آثار موسیقایی متناسب با دهه فجر است.
در این گزارش به سراغ سرود «الله اکبر» یا «اللهالله» به آهنگسازی فریدون خشنود و خوانندگی رضا رویگری رفتیم که طی اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه ۱۳۵۷ زمانی که نه فضای مجازی در کار نبود و نه هر شبکه اینترنتی دیگر شد گل سرسبد آهنگهای انقلابی آن دوران. سرودی حماسی که با صدای ویژه رضا رویگری و ملودی فریدون خشنود شمایل متفاوتی از حماسه و موسیقی را به مخاطبان ارائه داد و توانست تبدیل به یکی از شناسنامههای اصلی موسیقی انقلاب برای مخاطبانی شود که قطعاً خاطرات فراوانی از بهمن ۵۷ دارند. خاطراتی که هر سال بیشتر از سال قبلش میان ذهن شنیداری مردم رسوب کرد و در گوششان منزل کرد و در نهایت به جایی رسید که ما بچههای دهه ۶۰ با این سرود و بسیاری از نغمههای این چنینی زندگی فرهنگیمان را سپری کردیم.
شرایطی جالب توجه که سرود و نغمههای انقلابی اساساً جزوی از مشاغل فرهنگی ما دانش آموزان شده بود و به قدری برایمان مهم بود که هر کاری میکردیم تا رقابتهای درون کلاسی و بین مدرسهای بتوانیم برای خود اسم و رسمی پیدا کنیم. اسم و رسمی که قطعاً یکی از گزینههای اصلی انتخاب ملودی برای اجرای سرودش همین سرود «الله اکبر یا اللهالله» با ملودی فریدون خشنود و خوانندگی رضا رویگری بود.
بعد از تولید اللهالله دیگر خودم را متعلق به خودم نمیدانستم
فریدون خشنود آهنگساز قطعه ماندگار «الله الله» که در روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی ایران با صدای رضا رویگری در میان مخاطبان معرفی شد چندی پیش در گفتگو با خبرنگار مهر بیان کرد: اگر یک هنرمند قبل از تولید کارش فقط به این فکر کند که پس از تولید اثر قرار است از او تجلیل به عمل آید و همه برای او سوت و دست بزنند به طور حتم سخت در اشتباه است. البته شاید چنین فرآیندی برای جوانان جذاب و هیجانانگیز باشد اما برای من که سالهاست در عرصه موسیقی فعالیت میکند دیگر قدردانی و تشویق و امثالهم تاثیری روی آنچه از قبل انتخاب کردم، ندارد.
وی افزود: بعد از تولید قطعاتی چون «الله الله» که مورد استقبال مردم قرار گرفت من دیگر خود را متعلق به خودم نمیدانم و ایجاد چنین استقبال پرشوری را مرهون وظیفهای میدانم که در روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی داشتم. حرکت پرشور و خون شهدای عزیز انقلاب اسلامی بود که من را مجاب کرد تا در یک حرکت کاملاً شخصی و معنوی دست به تولید قطعه «الله الله» بزنم و بسیار خوشحالم که آن سرود ماندگار آغازگر فعالیتهای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.
این آهنگساز پیشکسوت موسیقی کشورمان گفت: وقتی میدیدم مردم کشورم با شنیدن این قطعه از همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی اشک میریزند همین برایم بهترین اجر بود که با هیچ قدردانی و تجلیلی قابل مقایسه نیست، بنابراین من توقع هورا کشیدن از کسی را ندارم چون ساخت این قطعه وظیفهای بود که به عنوان یک هنرمند در پیش روی ملتم داشتم و به طور حتم تا آخرین قطره خونم نیز به این وظیفه پایدار خواهم ماند.
وی در یک گفتگوی رسانهای بود که با بیان اینکه «اللهاکبر» اثری پاپ نیست توضیح داد: درآمد این اثر در فضای دشتی است. این آهنگ یا سرود بخشی نیز دارد که از مصرع «از اشک یتیمانت از خون شهیدانت» شروع میشود و به لحاظ موسیقی میتوان آن را گیلکی دانست که این بخش نیز باز درآمد دشتی است. قسمت الله الله آهنگ نیز پرده ترکی است که در ماهور است و بازهم به دشتی بازمیگردد. در میان اثر نیز از پرده شور استفاده کردهایم و بهطور کلی میتوان گفت برای ساخت آهنگ «اللهاکبر» یا همان «الله الله» از فضای مقامی و چندین دستگاه زیبای ایرانی بهره بردهایم. آهنگ «الله الله» ریشهای کاملاً ایرانی دارد و متعلق به خودمان است و همین موضوع یکی از دلایل ماندگاری آن است.
سرود «الله اکبر» از پشت بامها با مردم متولد شد
خشنود درباره نحوه تولید این اثر اظهار کرده بود: تولید این اثر در مقاطع نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی با دشواریهای بسیار دشواری مواجه بود. وقایع و اتفاقات سال ۱۳۵۷ از پاییز شروع شد. رژیم سابق هنوز بر سر کار بود و مردم نیز در طول روز آن حرکات باشکوه و آن راهپیماییها را برگزار میکردند. پس از آن اتفاقات بود که رژیم، حکومت نظامی اعلام کرد. طی حکومت نظامی، مردم حدوداً از ساعت ۶ و ۷ عصر به بعد، یعنی پس از تاریکی هوا حق تردد و رفت و آمد نداشتند و باید در خانه میمانند. پس از این محدودیت مردم به پشت بامها میرفتند و اللهاکبر میگفتند. این صدای اللهاکبر مردم بسیار منسجم، منظم، زیبا و تاثیر گذار بود. درست مانند که اثر یک آهنگساز بوسیله ارکستر سمفونیک آن را اجرا میکرد. وضعیت عجیبی بود. آن اللهاکبرها آنقدر باشکوه بود که قابل وصف نیست. اینکه چطور مردم به آن هماهنگیها رسیده بودند جالب و عجیب و هیجانانگیز بود. از مناطق شمالی صدای الله اکبر میآمد و مردم از جنوب جواب میدادند. مجدداً از غرب صدای الله اکبر میآمد. مردم از شرق به آن جواب میدادند. خودم نیز یکی از همین مردم بودم و به پشت بامها میرفتم و یکی از همان افراد بودم و واقعاً با شنیدن آن فریادها و صداها تنم میلرزید. آن اتحاد و الله اکبر گفتنها بود که مرا تحت تاثیر قرار داد. من بلافاصله از پشت بام پایین آمدم و آن اتفاقی که باید در من رخ داده بود. یعنی خود مردم با آن صدا و هارمونی و آن هماهنگیهای باشکوه تاثیرشان را بر من گذاشته بودند. اغراق نیست اگر بگویم آسمان نیز با وجود آن صداها زیبایی خاصی پیدا کرده بود. خلاصه اینکه پشت پیانو نشستم تا کاری خلق کنم و شروع کردم «الله الله الله الله اکبر» و پس از طی اتفاقات و از سر گذراندن دشواریها، سرود «الله اکبر» یا «الله الله» با صدای رضا رویگری خلق شد.
خشنود درباره شعر این قطعه ماندگار نیز توضیح داده بود: این روند نیز ماجرای جالبی دارد. گاه شاعر یا ترانهسرا، شعر یا ترانهای را به آهنگساز میدهد و آهنگساز نیز تحت تاثیر فضای آن اثر مکتوب قرار میگیرد و آن را میپسندد و بر اساس احساس و درکش از اثر آهنگ را میسازد و در نهایت طی مراحل بعدی اثر به وجود میآید. گاه نیز آهنگساز در فضایی قرار میگیرد و نسبت به آن فضا یا اتفاق، احساسی دارد و بر اساس آن احساس پیش میرود و آن احساس را به شاعر یا ترانهسرا منتقل میکند، شاعر نیز تحت تاثیر ملودی ساخته شده توسط آن آهنگساز شعری را میسراید. این اثر از دل مردم برآمده بود و به خودشان تعلق داشت و مال خودشان بود. این مردم آن حس لازم را به من دادند و باعث شدند آن احساس در من ایجاد شود. این واقعیتی است که هیچ گاه آن را فراموش نخواهم کرد و هر زمان بیادش بیاورم موهای تنم سیخ میشود. به هر حال پس از ساخت ملودی با آقای حسین سرفراز ارتباط گرفتم و از او خواستم برای سرودن شعر با من همکاری کند، البته پیش از ایشان به برخی از دوستان و رفقا ماجرا را گفتم و از آنها برای همکاری دعوت به عمل آوردم، اما هیچکدام از آنها تمایلی نشان نداند و نپذیرفتند. آقای سرفراز که مجلهای مصور را در اوائل انقلاب چاپ میکرد از پیشنهادم برای همکاری استقبال کرد و نزد من آمد. من برخی ملودیها را به صورت الله الله یا ایران ایران و رگبار مسلسلها برای ایشان خواندم و درباره اتفاقات، وقایع، فریادها و شعارهای مردم و اشکها و خونها و شهدا صحبت کردیم و در نهایت شعر خلق شد.
قصهای پر از ترس و التهاب که در یک پاساژ تاریخ ساز شد
این آهنگساز درباره نحوه انتخاب رضا رویگری به عنوان خواننده اثر اظهار کرده بود: رضا رویگری را در سالهای پیش از انقلاب میشناختم و طی فعالیتهایم او اغلب در استودیو کنارم حاضر میشد. پیش از تولید آهنگ «الله الله» طی چند مورد صدای رویگری را در استودیو ضبط کرده بودم تا این هنرمند را به عنوان خوانندهای جدید معرفی کنم. پیش از تولید «الله الله» و پیش از انتخاب ایشان هرچه فکر کردم، دیدم هیچکدام از خوانندههای قدیمی و آنهایی که صدایشان شنیده شده و به گوش مردم رسیده، نمیتوانند اصالت لازم را حفظ کنند. زیرا اثر متعلق به مردم است. پس از طی این روند تنها صدای مناسبی که به ذهنم رسید، صدای رضا رویگری بود. من صدای رویگری را پیشتر طی تستگرفتنها و ضبط کردنها شنیده بودم و جنس آن را میشناختم.
وی ادامه داد: صدای رضا حزنی دارد و در آن مقطع آن را برای خوانش سرود مناسب میدانستم و هنوز چنین نظری دارم. او توانایی لازم را برای اجرای سرود داشت. زمانی که از او برای همکاری دعوت کردم، تعجب کرد و گفت ساخت آهنگ الان؟ و در شرایط فعلی؟ و من هم به او گفتم که کار در این شرایط یک ریسک است. زیرا در آن مقطع زمانی کسی آنچنان رضا رویگری را نمیشناخت اما ما برای اتفاقات و مراحل بعدی شهامتهای بسیار به خرج دادیم. رضا به خانه آمد و زمانی که میخواند اشک در چشمانش جمع میشد. بالاخره تمرین کردیم و تصمیم گرفتیم آهنگ را به مرحله ضبط و انتشار برسانیم، اما نمیدانستیم چه کنیم. زیرا نه نوازندهای وجود داشت و نه گروه کری داشتیم. شرایط بدی بود. حتی چندتایی از استودیوها نیز طفره رفتند و با ما همکاری نکردند. تا اینکه بالاخره آقای رحیم شبخیز که استودیو داشت بسیار از موضوع استقبال کرد و برای همکاری با ما تمایل نشان داد و از ما برای حضور در استودیویش دعوت کرد. اما گفت نمیتوانیم قطعه را روز ضبط کنیم. آن استودیو داخل یک پاساژ بود و برای ورود به آن باید چند پلهای پایین میرفتیم و هنوز وجود دارد. آقای شبخیز گفت قطعه را میتوانیم شبهنگام، زمانی که در پاساژ بسته میشود، ضبط کنیم و ما نیز پذیرفتیم.
وی افزود: ما نوازنده و ابزارآالات موسیقایی چندانی نداشتیم و فکر میکردم که بدون ارکستر امکان ضبط نیست. برای حل این معضل مقداری زنجیر تهیه کردم و تعدادی طبل و سنج را نیز داخل گونی ریختم. حال مانده بودم آنها را چگونه به استودیو ببرم؛ زیرا خیابانها پر از مامور بود و انتقال زنجیرها و طبل و سنجها کار خیلی سخت و خطرناکی بود. شرایط به گونهای رقم خورد که ما توسط ماموران دیده شدیم، اما به نوعی گریختیم و فرار کردیم و طوری که دیده نشویم تا استودیو رفتیم و خوشبختانه اتفاقی نیفتاد. سپس حکومت نظامی که اعلام شد و پس از آنکه در پاساژ را بستند، کارمان را شروع کردیم. در استودیو را بستیم و با پیانو ملودی را زدم تا رضا رویگری آن را بوسیله هدفونی که بر گوش داشت بشنود و بخواند و ضبط کنیم. پیش از آن آیهای از قرآن را انتخاب کرده بودم که در اثر آن را میشنویم. همان بخشی که میگوید: «آنانکه گفتند الله و بر این ایمان پایدار ماندند، حاضر نشدند بنده غیر خدا شوند و حکومت غیر خدا پذیرند. فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند و مژده دهند که دیگر هیچ ترسی و حزن و اندوهی از گذشته خویش نداریم و شما را به همان بهشتی که انبیاء وعده دادند، بشارت باد.» این متن ترجمه شده از آیه قرآنی را پیش از ضبط به رضا داده بودم تا تمرینش کند و او نیز این کار را کرده بود.
خشنود گفت: به رضا درباره اهمیت فضای اثر توضیح داده بودم و از اهمیت آن گفته بودم. به او گفته بودم میخواهم این سرود تنوع بسیاری داشته باشد و یک نواخت نباشد. پس از اجرای خط ملودی با پیانو، رضا بیت اول آن را مقابل میکروفن استودیو خواند و حال مسئله گروه کر پیش آمده بود که لازمه کار بود و ما برای تکمیل این بخش به هیچ شخص یا گروهی دسترسی نداشتیم، لذا تصمیم گرفتیم خودمان کرخوانی کنیم. من و رضا رویگری مقابل میکروفن ایستادیم و متن شعر را خواندیم و تکرار کردیم و تلاش کردیم به آن حجم دهیم. البته بر همان خط پیانو طبل و سنج را نواخته بودم. در واقع باید گفت که آهنگ الله الله توسط سه نفر یعنی من، رضا رویگری و رحیم شب خیز به عنوان صدابردار ساخته شد. این در حالی است که امکانات استودیوها در آن مقطع بسیار ضعیف بود. مثلاً صدای زنجیر نسبت به آنچه مدنظر داشتم، خیلی در اثر کم رنگ بود به همین دلیل ایستادم و مدام زنجیر زدم که در موسیقی به این تکرار «لوپ» میگویند. به هر حال کار ضبط شد، اما تمام نشد. پس از آنکه رضا رویگری اثر را خواند و آن را ضبط کردیم به او گفتم ما یک اذان لازم داریم و تو باید بخشهایی از آن را اقامه کنی که این اتفاق افتاد. رضا اذان را گفت و ترجمه آن آیه قرآن را نیز اجرا کرد و کار جمع شد. زمانی که کارمان تمام شد صبح شده بود ... از استودیو خارج شدیم و با خودمان گفتیم این کار ضبط شد حال آن را چگونه به گوش مردم برسانیم!؟
خدا را شاکرم که جمهوری اسلامی ایران با آهنگ «الله الله» افتتاح شد
وی در این گفتگو ادامه داده بود: درست است در آن سالها، امکانات مفیدی وجود نداشت و شیوه ضبط و نشر آثار مانند امروز ساده نبود. من آهنگ «الله الله» را خانه تکثیر کردم. در آن مقطع دستگاهی متداول بود که یک نوار کاست در آن قرار میدادند و محتوای آن را در عرض سه دقیقه بر روی هفت نوار کاست ضبط میکردند. من چنین دستگاهی را با برند «سونی» تهیه کردم و آن را به خانه بردم و با اعضای منزل شروع کردیم به تکثیر آهنگ «الله الله». جلد را هم خودمان طراحی و تهیه کردیم و در جعبه نوار کاستها قرار دادیم. ما شب تا صبح به ضبط و تکثیر آن نوار کاستها میپرداختیم و آنها را به اتفاق دیگر اعضای خانواده در طول روز پخش میکردیم. کاستها را در کیف و ساک میگذاشتیم و خانمهای خانواده نیز آنها را زیر چادر پنهان میکردند تا در معرض دید عموم نباشد. سپس کاستها را به دانشگاهها و مساجد میبردیم یا با حضور در راهپیماییها به دست مردم میرساندیم. آن هم به صورت رایگان.
خشنود بیان کرد: از فردای روز توزیع دیدیم که آهنگ توسط بلندگوها در راهپیماییها پخش میشود و مردم نیز آن را میخوادند. من تعجب کرده بودم و میگفتم خدایا مگر میشود یک اثر با کمترین امکانات و دشواریهای بسیار با این سرعت پخش شود و به گوش مردم برسد و عمومیت یابد. «الله الله» در راهپیماییها به طور گسترده و عجیبی پخش میشد. این اثر ریتم داشت و یکی از دلایل مورد توجه قرار گرفتنش همین موضوع بود که باعث شده بود مردم آن را بخوانند. زمانی که پیروزی انقلاب از تلویزیون اعلام شد و جمهوری اسلامی به صورت رسمی اعلام شد، متوجه شدم زیرِ صدای فرد سخنران سرود «الله الله» پخش میشود. پس از اعلام جمهوری اسلامی و در تمام مدتی که سخنران مشغول صحبت بود «الله الله» زیر صدایاش پخش میشد و پس از اتمام صحبت و سخنرانی نیز آهنگ به صورت کامل و واضح پخش شد. اینگونه بود که «الله الله» یا «الله اکبر» نه فقط در تهران بلکه در دیگر شهرهای ایران نیز مورد توجه قرار گرفت. در نهایت خدا را شاکرم که جمهوری اسلامی ایران با آهنگ «الله الله» افتتاح شد.
رضا رویگری و روایت پیوستن به یکی از تاریخیترین سرودهای انقلابی
رضا رویگری هم سالها پیش بود که به چگونگی پذیرفتن خواندن این سرود اشاره کرده و گفته بود: در آن دوران به عنوان بازیگر سینمای ایران شناخته شده بودم و درعین حال دوستی دیرینهای با فریدون خشنود آهنگساز این اثر داشتم. یکروز از روزهای داغ انقلاب آقای خشنود به من پیشنهاد خواندن این سرود را داد و من هم با گرمی استقبال کردم و بعد از چند جلسه تمرین سرود الله الله آماده اجرا شد و فکر میکنم همان اجرای اولیه بهترین اجرا بود، چرا که بعدها این سرود را با ارکستر بزرگ اجرا کردند که من با این اجرا بسیار مخالف بودم و معتقدم که یک ارکستر کوچک از سازهای ایرانی میتوانست پاسخگو باشد و بعد هم که با ارکستر بزرگ اجرا شد شاهد بودیم که بسیار بیروح و بد لحن اجرا شد. سازهایی مثل سنج، دمام و طبل حس زیبایی از یک رویداد ایرانی و اسلامی را به سرودهای آن دوران میبخشید، موقعیت آن زمان سازبندی کاملاً ایرانی را میطلبید. در غیر این صورت حرفهایترین موزیسنها، بهترین ارکسترهای ایرانی و همچنین بهترین خواننده نمیتواند سرود «الله الله» را با همان لحن انقلابی اجرا کند چرا که حس و حال در اجرای این قطعه مهم و تاثیرگذار بود.
وی در ادامه به جایگاه سرود در شرایط فعلی اشاره کرد گفت: یکی از دلایل ساخت سرودهای انقلابی توجه به این مطلب بود که برای رویداد سیاسی و اجتماعی آن دوران سرودی آماده نبود، هر آنچه به وجود آمد خودجوش بود، اما در حال حاضر پدیده سرود جایگاه خود را از دست داده است و اصالت این نوع موسیقی از بین رفته است. یکی از محفلهایی که میتوان این هنر را آموزش داد مدارس است، ولی متاسفانه هنرهای تربیتی مانند نمایش و یا اجرای سرود آموزش داده نمیشود و سرودهایی که اجرا میشود فقط در ایام دهه فجر است که این به تنهایی کافی نیست.
این بازیگر در پاسخ به این سئوال که در تاریخ انقلاب ما چهرههای انقلابی مانند شهید همت، شهید آوینی، شهید باکری، شهید استاد نجاتاللهی وجود دارند چرا درباره این چهرهها سرودی ساخته نمیشود گفت: اجرای سرود به ایجاد انگیزه در هنرمند نیاز دارد، مطمئن باشید اگر یک پدیده سیاسی و اجتماعی برای هنرمند ایجاد انگیزه کند و با آن رویداد احساس نزدیکی و باور کند قطعاً هنر ملی و میهنی در حوزههای مختلف پدید میآید. به هر حال رمز ماندگاری آثار موسیقایی دوران انقلاب به دلیل عشق و باور به پدیدههای اجتماعی بود و در پس این باور انگیزه مردمی جاری بود، به همین دلیل است که هر پدیده هنری که در آن روزها شکل گرفت ماندگار شد.
*مهر
ارسال نظر